این روزها که میگذرند...
پنجشنبه، ۱۳ مرداد ۱۴۰۱
این روزها که در گیر نوشتن صفحات صبحگاهی هستم و روز به روز دارد حالم را بهتر میکند. هر روز که میگذرد، سه صفحه یا بیشتر صفحات صبحگاهی را مینویسم. شده مشق این روزهایم. حالم را کمی بهتر میکند با آنکه گاهی اوقات که پر حرفترم از سه صفحه هم تجاوز میکند؛ میرسد به چهار یا پنج صفحه در روز، ولی خودم را حسابی در این دفتر خالی میکنم. قبل از آنکه بچهها از خواب بیدار شوند. ذهنم پر از دردهای ناگفته است که برای هیچکس بازگو نکردهام.
۰۱/۰۵/۱۳