در حوالی من

یادداشت‌های یک عدد من

در حوالی من

یادداشت‌های یک عدد من

۴ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

چیزی ندارم بگویم

پنجشنبه‌، ۲۹ مهر ۱۴۰۰

این روزها به شدت خوابم می‌آید. همیشه احساس خستگی و بی‌حالی دارم و واقعا دوست دارم آنقدر وقت آزاد داشتم که پشت سر هم چند ساعتی را می‌خوابیدم.

همیشه با خودم فکر می‌کردم اگر مامان بشم برای بچه‌ام این کار را می‌کنم یا آن کار را می‌کنم.  حالا مامان شده‌ام.  اما هنوز هم مامان خوبی نیستم.  هیچ‌وقت در هیچ‌چیز خوب نبوده‌ام. حالا که فکرش را می‌کنم نقش‌های زیادی را در زندگی تقبل کرده‌ام.  اما واقعا به اندازه کافی خوب نبوده‌ام. نه فرزند خوبی برای والدینم،  نه دانش‌آموز و دانشجوی خوبی بوده‌ام و نه حتا همسر خوبی هستم و نه حتا خواهر خوبی برای خواهر و برادرانم،  و اینکه حتا نقش معلمی‌ام را هم به درستی اجرا نمی‌کنم و واقعا در هیچ نقشی به اندازه کافی خوب نیستم.  

می،خواهم و دوست دارم در نقش‌هایی که بهم سپرده می‌شود خوب باشم ولی باز هم، آنطور که باید و شاید، از پسش بر نمی‌آیم. خسته‌ام و خوابم می‌آید.  فعلا بروم و استراحتی کنم که این خواب هم غنیمت است. 

  • یک من

سه

جمعه‌، ۹ مهر ۱۴۰۰

دیشب بارانی بودم 

خیس خستگی

خسته تر از بالهای چکاوک

سالهاست

گرد خوابهایم پر می زنم

تا ببینمت

چندی است خوابت مرا ترک کرده…

دیشب بارانی شدم

بیشتر از نگاهت

گویا نگاهت هم مرا ترک کرده…

من خیس خستگی ام

بیا و دستانت را

چتر خیس خستگی هایم کن

شاید شبی

خوابت را دیدم…

  • یک من

از سری پست‌های رمزدار ۳

سه شنبه‌، ۶ مهر ۱۴۰۰
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۶ مهر ۰۰ ، ۰۸:۵۶
  • یک من

دو

سه شنبه‌، ۶ مهر ۱۴۰۰

چرخ را عادت دیرین این بود 
که به افتاده نظر کمتر کرد 
من، سیه روز نبودم ز ازل 
هر چه کرد، این فلک اخضر کرد 

 

پروین اعتصامی

  • یک من