در حوالی من

یادداشت‌های یک عدد من

در حوالی من

یادداشت‌های یک عدد من

عشق مادرانه

چهارشنبه‌، ۲۰ اسفند ۱۳۹۹
یک.  دوقلوها خوابیده‌اند.  من اما نشسته‌ام و دارم وبلاگ می‌خوانم. سال‌هاست وبلاگ می‌خوانم. سال‌هاست وبلاگ خواندن جزو عادت‌های هرروزه‌ام شده است. وبلاگ خواندن را دوست دارم.  این را مدتی‌ست که کشف کرده‌ام.  کشف کرده‌ام آن را حتی از داستان خواندن بیشتر‌تر دوست دارم. شاید چون وبلاگ زندگی واقعی آدم‌ها (آدم‌های واقعی و آدم‌های مجازی)  را در خود دارد.  و آنها را بهتر به تو می‌شناساند.  
دو.  مدت‌هاست حالم هم خوب هست و هم خوب نیست. حالم خوب است چون این دوقلوهای دوست‌داشتنی را دارم.  دوقلوهایی که صدهزار مرتبه، خدا را به خاطرِ داشتنشان شاکرم. حالم خوب نیست چون کرونا خیلی دارد دیگر فشار و سنگینی را به ما تحمیل می‌کند. فشار و سنگینی چه را؟  نمی‌دانم. فقط می‌دانم این روزها یک چیزهایی درست نیست. یک چیزهایی درست در جایشان قرار نگرفته‌اند.  
سه.  این شب‌ها را دوست دارم.  شب‌هایی که می‌نشینم و می‌نویسم.  شب‌هایی که ممکن است دیگر تکرار نشوند.  شب‌هایی که در آن آسوده‌ام.  شب‌هایی که دلم می‌خواهد تا خود صبح پلک بر هم نگذارم و بنشینم و بنویسم. زیادی خودم باشم. با خودم حرف بزنم. با درونم حرف بزنم. از خودم بگویم. از خودم که در این سال‌ها جا گذاشته‌ام.  
چهار. حرف‌ها دارم که می‌خواهم آنها را در این وبلاگ بگویم/بنویسم. حرف‌هایی که شاید به درد هیچ‌کس نخورد. ولی به درد خودم که می‌خورد. بیشتر با درونیاتم آشنا می‌شوم. 

پ. ن: خودم هم هنوز رابطه‌ی بین موضوع و مطلب اصلی را نفهمید‌ه‌ام.  
  • یک من

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی